واگذاری قراردادی که حاوی توافقنامه داوری است به شخص ثالث چندین سؤال را ایجاد می کند.[1] سوال اول این است که آیا قرارداد داوری به طور خودکار منتقل می شود؟.[2] اگر چنین باشد, مبنای قانونی چنین انتقالی چیست؟?[3] سایر مسائل مربوط به اعتبار واگذاری خود قرارداد اصلی است و اینکه آیا برای تأیید واگذاری قرارداد داوری مدرکی دال بر قصد طرفین مختلف لازم است یا خیر..[4]
در این, ما برخی از مسائلی را که معمولاً در واگذاری قراردادی موافقتنامههای داوری مطرح میشوند، بررسی خواهیم کرد.
قانون لازم الاجرا در مسئله واگذاری قراردادهای داوری
واگذاری توافقنامه داوری این سؤال را مطرح می کند که قانون قابل اجرا در مورد واگذاری آن چیست. چنین تصمیمی ممکن است توسط دادگاه ایالتی مربوطه یا دیوان داوری اتخاذ شود. بسته به اینکه آیا پرونده در نزد یک قاضی دولتی یا داوران مطرح می شود, تحلیل تعارض قانون ممکن است متفاوت باشد.[5] معمول ترین قوانینی که برای موضوع واگذاری قراردادهای داوری در نظر گرفته شده است به شرح زیر است:[6]
- قانون دادگاه محل رسیدگی (یعنی, این دادگاه ها);
- قانون مقر داوری (یعنی, این قانون داور محلی);
- قانون حاکم بر قرارداد اساسی (یعنی, این علت قانون); و
- قانون قابل اجرا در قرارداد داوری (یعنی, این قانون سازش).
دادگاه های حقوقی
برخلاف دادگاه های ایالتی, داوران الف ندارند دادگاه ها, زیرا صلاحیت آنها بر اساس رضایت طرفین است یا, تا حدی, در تصمیم قانون.[7]
برخی از نویسندگان پیشنهاد میکنند که دادگاههای ایالتی قانون مربوط به واگذاری را از طریق قواعد تعارض قوانین خود تعیین خواهند کرد..[8] برای مثال, در سوئیس, این مسئله که آیا طرفین به واگذاری متعهد هستند یا خیر، توسط قانون حاکم بر قرارداد داوری تحت قواعد تعارض قوانین سوئیس تعیین می شود..[9]
از سوی دیگر, این دادگاه ها may encourage forum shopping in a search to find a more favourable legal framework for the assignment.[10] علاوه بر این, مجمع قضایی لزوماً ارتباط واقعی با اختلافی که اجرای قانون خود را توجیه کند نخواهد داشت..[11]
قانون داوری محلی
را تصمیم قانون به عنوان قانون مقر داوری درک می شود. نباید با قانون تعیین کننده چارچوب رسیدگی داوری اشتباه شود, معروف به تصمیم قانون.[12]
را کنوانسیون نیویورک و قانون مدل UNCITRAL دادن lex داوران محلی نقش برجسته. از این رو, گاهی اوقات استدلال می شود که باید بر مسائل مربوط به داوری حاکم باشد, از جمله موضوع واگذاری موافقتنامه داوری.[13]
با این اوصاف, این lex داوران محلی بر خود توافقنامه داوری حاکم نیست. همچنین درک ارتباط بین مقر داوری و موضوع تعیین تکلیف مشکل است. علاوه بر این, طرفین معمولاً به دنبال یک صندلی بی طرف برای داوری خود هستند, با توجه به, در میان عوامل دیگر, نزدیکی, راحتی, و شهرت طرفدار داوری یک حوزه قضایی. دشوار است که ببینیم این عوامل چگونه برای تعیین قانون حاکم بر واگذاری قرارداد داوری مرتبط هستند.[14] بدین ترتیب, این قانون داور محلی ممکن است به عنوان قانون تعیین کننده حاکم بر واگذاری توافقنامه داوری دیده نشود.
قانون علت
ممکن است استدلال شود که مسائل مربوط به واگذاری قراردادهای داوری باید توسط قانون حاکم بر قرارداد اساسی یا علت قانون.
در واقع, استفاده از علت قانون تضمین می کند که سؤالات ناشی از واگذاری توافقنامه داوری و قرارداد اساسی با یک چارچوب قانونی برخورد می شود.. بعلاوه, فقط این قاعده انتظار معمول طرفین را تضمین می کند که توافقنامه داوری در شرایط مشابه قرارداد اساسی منتقل شود..[15]
این همچنین از مشکلات مرتبط با آن جلوگیری می کند قصابی, که می تواند به عنوان استفاده از قوانین مختلف برای رسیدگی به موضوعات مختلف یک قرارداد تعریف شود.[16]
قانون سازش
یک قاعده سنتی این است که واگذاری را تابع قانون حاکم بر خود قرارداد داوری می کند. امروز, به طور گسترده پذیرفته شده است که قرارداد داوری توسط قانون خود اداره می شود, که ممکن است توسط طرفین انتخاب شود یا توسط قواعد تعارض قوانین تعریف شود.[17]
مزایای استفاده از قانون سازش به سوال تکلیف هستند:[18]
- با سایر رویکردهای عمومی در حقوق بین الملل خصوصی همخوانی دارد; و
- پاسخ روشنی به این سؤال ارائه می دهد که کدام قانون برای واگذاری قراردادهای داوری اعمال می شود.
کاربرد قانون سازش, از سوی دیگر, ممکن است منجر به وضعیتی شود که در آن توافقنامه داوری و قرارداد اساسی توسط قوانین مختلف اداره می شود که منجر به مشکلات مرتبط با قصابی.[19]
قانون ماهوی حاکم بر واگذاری موافقتنامه داوری
دادگاه های فرانسه یک قاعده ماهوی ایجاد کرده اند, یا یک "قانون مادی", به موجب آن موافقتنامه داوری متعهد و متعهدله را بر اساس قصد طرفین متعهد می سازد. دادگاه های داوری که این قاعده را اعمال می کنند نیازی به استناد به هیچ قانون ملی ندارند, زیرا واگذاری بر اساس رضایت طرفین واگذاری منتقل خواهد شد.[20] در نتیجه, صحت واگذاری به دلیل باطل بودن واگذاری قرارداد اصلی قابل اعتراض نیست..
در عمل, دادگاههای فرانسه یا دادگاههای داوری بررسی خواهند کرد که آیا واگذارنده و انتقالدهنده با انتقال شرط داوری موافقت کردهاند یا خیر..[21] طبق این رویکرد, اعتبار واگذاری موافقتنامه داوری جدا از قرارداد اساسی مورد تجزیه و تحلیل قرار خواهد گرفت. این ممکن است منجر به وضعیت عجیبی شود که در آن انتقال گیرنده به توافق داوری ملزم می شود اما در صورتی که واگذاری قرارداد اصلی نامعتبر تلقی شود، حقوق یا تعهداتی را تحت قرارداد اساسی کسب نمی کند..[22]
اصل انتقال خودکار قراردادهای داوری
اکثر ابزارهای بین المللی, مانند کنوانسیون نیویورک و قانون نمونه آنسیترال, در برابر سوال تکلیف سکوت می کنند.[23] با این حال, بسیاری از دانشمندان, دادگاه ها, و دیوانهای داوری از این اصل دفاع میکنند که به موجب آن، پس از انجام واگذاری، گیرنده قرارداد اساسی به موافقتنامه داوری ملزم میشود..[24]
این امر پیش بینی پذیری را تضمین می کند و انتظارات متعهد اصلی را برآورده می کند, که انتظار دارد اختلافات از طریق داوری حل شود. در این رابطه, بسیاری از محققین از این نظر حمایت می کنند که این واقعیت که گیرنده ممکن است از وجود توافقنامه داوری بی خبر باشد، نباید در زمینه یک واگذاری ربطی داشته باشد..[25]
با این اوصاف, برخی از دادگاه ها از اصل انتقال خودکار خارج شده اند. در بلغارستان, برای مثال, دادگاه عالی تجدید نظر یک رأی داوری را به این دلیل لغو کرد که داور انحصاری صلاحیت تصمیم گیری در مورد اختلاف ناشی از قرارداد اجاره را ندارد، در صورتی که بدهکار صراحتاً با واگذاری قرارداد داوری موافقت نکرده است..[26]
در سوئیس, دیوان عالی دریافت که یک داور انحصاری به درستی خود را بی صلاحیت در مورد اختلاف ناشی از قرارداد واگذار شده اعلام کرد.. جالب است, این قرارداد صراحتاً واگذاری قرارداد را بدون رضایت کتبی طرف دیگر ممنوع کرده است.[27] بدین ترتیب, در حالی که طبق قوانین سوئیس, یک شرط داوری بدون نیاز به رضایت بدهکار به انتقال گیرنده منتقل می شود, در این مورد خاص، موافقتنامه داوری پیشنهاد می کرد که شرط داوری فقط بین طرف های اصلی مؤثر است.[28]
اصل تفکیک پذیری در زمینه واگذاری قرارداد داوری
تفکیک پذیری نظریه ای است که در آن شرط داوری توافقی مستقل از خود قرارداد اساسی است. در چارچوب یک تکلیف, این بدان معناست که در صورت واگذاری قرارداد اصلی، انتقال توافقنامه داوری به طور خودکار عمل نمی کند.
بسیاری از نویسندگان پیشنهاد می کنند که اصل تفکیک پذیری مطلق نیست, با این حال. بر این مبنا, پذیرفته شده است که شرط داوری تا حدی از قرارداد اساسی جدا می شود که به تضمین و ارتقای اثربخشی داوری کمک می کند..[29] به عبارت دیگر, به منظور واگذاری قراردادی، لازم نیست موافقتنامه داوری جدا از قرارداد اصلی مورد بررسی قرار گیرد.
[1] ج. وینسایمر, فصل 7: "قسمت دوم: فرآیند یک داوری: داوری پیچیده” در رویه و شواهد در داوری بین المللی (2015), ص. 517-518.
[2] لیوان, "قانون قابل اعمال در واگذاری قراردادی یک توافقنامه داوری" در مایکل اوریلی (ویرایش), مجله بین المللی داوری, میانجیگری و مدیریت اختلافات, 82(4), پ. 349.
[3] همانجا.
[4] وینسایمر, فوق العاده fn. 1, ص. 517-518.
[5] دیدن, لیوان, فوق العاده fn. 2, پ. 350.
[6] شناسه., 349.
[7] شناسه., 350.
[8] من. چوپرونوف, «فصل اول: موافقتنامه داوری و داوری: تأثیرات واگذاری قراردادی بر شرط داوری – دیدگاه حقوق بین الملل ماهوی و خصوصی» در ج. کلاوسگر, پ. کلاین, و همکاران. (ویرایش), کتاب سال اتریش در مورد داوری بین المللی 2012 (2012), پ. 54.
[9] لیوان, فوق العاده fn. 2, پ. 352.
[10] چوپرونوف, فوق العاده fn. 8, پ. 54.
[11] همانجا.
[12] لیوان, فوق العاده fn. 2, پ. 354.
[13] چوپرونوف, فوق العاده fn. 8, پ. 56.
[14] شناسه., پ. 56.
[15] شناسه., پ. 59.
[16] همانجا.
[17] شناسه., پ. 57.
[18] همانجا.
[19] شناسه., پ. 58.
[20] لیوان, فوق العاده fn. 2, پ. 351.
[21] چوپرونوف, فوق العاده fn. 8, پ. 52.
[22] شناسه., ص. 52-53.
[23] شناسه., پ. 39.
[24] شناسه., پ. 31.
[25] شناسه., پ. 61.
[26] V. هریستوا, بلغارستان: تعیین شرط داوری - آیا رضایت بدهکار الزامی است? (وبلاگ داوری Kluwer, 17 اوت 2019).
[27] ج. ورنر, صلاحیت داوران در مورد تعیین شرط داوری: در مورد تصمیم اخیر دادگاه عالی سوئیس ج. بین المللی. ارب. 8(2), ص. 14-15.
[28] شناسه., ص. 16-17.
[29] چوپرونوف, فوق العاده fn. 8, ص. 40-41.