Rent-A-Center متوجه شد که, تحت FAA, یک دادگاه فقط می تواند به چالش هایی بپردازد که به طور خاص بر خلاف ماده داوری است, به طور کلی مخالف قرارداد نیست. چالش های عمومی باید توسط داوران حل شود.
شاکی جکسون شکایت تبعیض شغلی را علیه دادخواست اجاره یک مرکز ارائه داد, کارفرمای سابق او, در یک دادگاه منطقه ای فدرال نوادا.
Rent-A-Center دادخواستی ارائه داد, طبق قانون داوری فدرال (FAA), برای رد یا ادامه دادرسی, و به اجبار داوری, براساس توافق نامه داوری جکسون به عنوان شرط اشتغال خود امضا کرد. این توافقنامه شامل دو ماده داوری بود, یکی برای حل و فصل اختلافات اشتغال, و دوم برای دادن اختیار به داور اختیار منحصر به فرد برای حل این سوال که آیا توافق نامه قابل اجرا است یا خیر. کارفرما به دنبال اجرای ماده دوم بود, که از بقیه قرارداد قابل جدا شدن بود.
جکسون با این مخالفت مخالفت کرد که توافق نامه غیرقابل اجرای است زیرا طبق قانون نوادا از نظر روال و اساساً غیر قابل توجیه است., اما ماده دوم را به طور خاص به چالش نکشید, بنابراین دادگاه با چالش او به عنوان چالشی برای کل قرارداد برخورد کرد.
دادگاه ولسوالی حكم رانت A را برای رد دادرسی و اجبار داوری صادر كرد. دادگاه دریافت که این توافق نامه "به وضوح و غیرقابل تصور" به داور اختیار اختیار منحصر به فرد برای تصمیم گیری در مورد اجرای برجام می دهد یا خیر..
دادگاه تجدید نظر مدار نهم تصمیم را براساس مبنای زیر برگرداند: هنگامی که یک طرف قرارداد داوری را غیرقابل تصرف است به چالش می کشد, و بنابراین ادعا می کند که او نمی تواند به طور معناداری توافق نامه موافقت کند, سؤال آستانه عدم اطمینان از تصمیم دادگاه است.
به دنبال این تصمیم, دیوان عالی کشور گواهی نامه صادر کرد و اظهار داشت که چالش کل قرارداد موضوعی است که باید توسط داور حل شود و نه دادگاه. پتیتریک جکسون ماده دوم را به طور خاص به چالش نکشید, و ادعا كرد كه كل توافق نامه تحت تاثير عدم تحقيق قرار گرفته است. از این رو, دادگاه با چالش خود به عنوان چالشی برای کل قرارداد برخورد کرد.
به اختصار, تحت FAA, که در آن توافقنامه داوری شامل توافقی است که داور اجرای برجام را تعیین می کند, اگر یک طرف به طور خاص اجرای برجام را به چالش بکشد, دادگاه منطقه این چالش را در نظر می گیرد, اما اگر یک طرف اجرای برجام را به طور کلی به چالش بکشد, چالش برای داور است.