این اختلاف ناشی از یک “تمرین” توافق, در چهار سند جداگانه تجسم یافته است, که حاکم بر “کار کردن” بدهی به گزینه های اول که MKI در نتیجه اکتبر متحمل شده است 1987 سقوط بازار سهام.
که در 1989, پس از عقد قرارداد, MKI یک دلار دیگر از دست داد 1.5 میلیون. گزینه های اول کنترل را در اختیار گرفتند, و منحل شده است, دارایی های MKI خاص, خواستار پرداخت فوری کل بدهی MKI و اصرار بر اینكه كاپلان ها شخصاً هر كمبودی را بپردازند.
هنگامی که خواسته های آن راضی نشد, گزینه های اول به دنبال داوری قبل از بورس اوراق بهادار فیلادلفیا بودند, با کاپلان به عنوان مهمانی.
MKI, با امضای تنها سند تمرینی که شامل یک بند داوری است, داوری پذیرفته شده است.
کاپلان, با این حال, که شخصاً آن سند را امضا نکرده بودند, مخالفت آنها با اختلاف اول را قابل اعتراض كرد و اعتراض كتبي را نسبت به آن موضوع با دادگاه داوري مطرح كرد.
دادگاه داوری تصمیم گرفت که این قدرت را دارد که بر اساس شایستگی طرفین حکومت کند’ اختلاف نظر, و این کار را به نفع گزینه های اول انجام داد.
سپس کاپلان از دادگاه ناحیه فدرال خواست تا جوایز داوری را لغو کند, در حالی که گزینه های اول درخواست تأیید آن را درخواست کردند. دادگاه منطقه این جایزه را تأیید كرد.
در تجدید نظر, دادگاه تجدید نظر دادگاه سوم با کاپلان ها توافق کرد که اختلاف آنها قابل بحث نیست, و تأیید دادگاه مبنی بر اعطای جوایز علیه آنها ، معکوس داد. این استدلال این است كه مگر اینكه شواهد روشنی و غیرقابل اثبات وجود داشته باشد كه طرفین توافق كردند كه در مورد داوری مسئله داوری كنند, دادگاه ها صلاحیت تصمیم گیری در مورد این سوال را داشتند. بعلاوه, استانداردهای بررسی معمولی و خاص یا محدود کننده نبوده است.
سرانجام, دیوان عالی ایالات متحده اعطا کرد گواهی نامه در مورد استانداردهای مورد استفاده دادگاه تجدید نظر برای بررسی در صورت "اختلاف قابل بحث بود"و تصمیم دیوان تجدید نظر را تأیید کرد.
دادگاه همچنین اظهار داشت كه داوری بودن اختلاف در مورد كپلان / گزینه های اول ، توسط دادگاهها مورد بررسی مستقل است, به جای یک ویژه "سوء استفاده از اختیار"استاندارد, در عوض دادگاههای تجدیدنظر باید هنگام بررسی تصمیمات دادگاه منطقه ای با تأیید جوایز داوری ، از استانداردهای عادی استفاده کنند.